اولین رئیس‌جمهوری که مراوه تپه را دید.

ما رو حساب کرده!

اول سال ۱۴۰۳ عجب سال خوبی بود، جواب نامه هایمان آمد. توی این ۱۵_۲۰ روز ما و همه هم محلی‌ها معرفی شدیم به بانک و پول دریافت کردیم.
اشتراک گذاری
26 خرداد 1403
نویسنده : ستاد روایت پیشرفت
کد مطلب : 8615

یامک که می‌آمد همه ذوق داشتیم.
داشت ضرب‌المثل می‌شد که‌: «این فرق داره!»
طرح کوچ را که صادر کرد تسهیلات مردم آمد.
دامداران و کشاورزان انگار برق توی چشم‌هایشان دویده بود.
انگار رنگ تازه پاشیدی تو زندگی‌ها و کوچه و بازار… قشنگ فرق کرده بودیم.

حالا پدرم تمام شب هر نیم ساعت می‌پرسید:
– چی شد؟
– بابا شما گم نشدین که رئیس‌جمهور گم شده چرا انقدر می‌پرسی؟!
– مگه می‌شه تو این جنگل نتونین پیداش کنین؟
– من؟! من چه کاره‌ام آخه؟
– نه تو باید یه کاری کنی دیگه! مگه تو توی بسیج نیستی؟ خوب برو بگرد پیداش کن، اینجا چی کار می کنی؟

صبح که شد با عصبانیت گفت: «آخر کار خودتو کردی بعد از هشتاد سال عمر، یکی رو دیدم اینجا رو به حساب آورد و به ما کمک کرد؛ همینم عرضه نداشتین نگه دارین»
با گریه گفتم: «به خدا دست ما نبود!»

مصاحبه با آقای آرتق گرگانلی‌دوجی‌ترکمن

زهرا سالاری | از #گرگان
چهارشنبه | ۲ خرداد ۱۴۰۳ | #گلستان #مراوه_تپه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Home
Account
Cart
Search